نوشته شده توسط : اآسا

بعضی افراد هستند که بعد از یک اتفاق ناگوار، دچار استرس های شدید میشن که در روانشناسی بهش می گن استرس پس از سانحه (PTSD) ولی جالبه بعضی ها نه تنها دچار PTSD نمیشن بلکه حوادث و رویدادها باعث رشد فردی اونها میشه. یعنی به جای آسیب فرآیند رشد و بلوغ رو می بینن و از آن رویدادها برای پخته تر شدن خودشون کمک می گیرن. پس نتیجه ای که میشه گرفت بدین صورت هست که عامل کلیدی که باعث میشه یک فرد به جای درگیر اضطراب شدن ، رشد بکنه باور آن فرد نسبت به تجربه آسیب زاست. یعنی کسی که باور داره که اتفاقات ناگوار قراره نابودش کنه دچار افسردگی و اضطراب و استرس میشه. بنابراین افرادی که باورشون اینه با اتفاقات و رویدادهای ناگوار می توانند رشد کنند آنها افرادی هستند که ایمان و اعتقاد دارند که خوشحالی امروز آنها به میزان ظرفیت تحمل رنج های گذشته شون هست و هرچقدر این ظرفیت بیشتر باشه، تجربه ی خوشحالی که در آینده دارند، بیشتر خواهد بود و اعتقاد و باور دارند که در این دنیا هرچقدر شما پرتوقع تر و محق تر باشید، بیشتر آسیب خواهید دید. حالا منظور از توقع و محق بودن چیه؟ اینه که شما خودتون رو هرگز و هرگز مستحق رنج کشیدن و روبه رو شدن با سختی های روزگار ندانید. حال برای اینکه موضوع رو براتون شفاف تر کنم با مثال، موضوع رو قابل فهم تر می کنم شما در نظر بگیرید که در دوران بچگی ما از معلممون و یا هم کلاسی هامون اون کتک مفصل می خوردیم و بعد از مدرسه می آمدیم و آنرا با پدر و مادرمون درمیان می گذاشتیم و پدر و مادرمون برخوردی که برخوردشون با اون موضوع این بود که پاشو خودتو جمع کن لابد یه اشتباهی کردی که کتک خوردی. وگرنه من که مادرتم از دستت کلافه شدم چه برسه به آن معلم بیچاره ات که با 30 دانش اموز مثل تو از صبح تا ظهر داره سرو کله می زنه. با این طرز برخورد والدینمون ، این باور در ذهن ما شکل می گرفت که تنبیه فیزیکی در مدرسه نمی توانست تروما یا آسیب تلقی بشه و این می شد که ما هم توسط معلم و ناظم و هم کلاسی هامون کلی کتک می خوردیم ولی انگار نه انگار اتفاقی افتاده حالا شما بیایید آن زمان را با زمان الآن مقایسه کنیم کافیه معلم دست رو دانش اموز بلند کنه تا وزیر آموزش و پرورش هم مطلع میشه و کلی شکایت کشی و کار به خبرهای رسانه ای و مجازی و ... می رسه البته فکر نکنین بعنوان یک روانشناس بالینی من موافق تنبیه و آسیب هستم اصلا به هیچ وجه. بلکه منظور من اینه که چی شده که الآن با کوچکترین آسیب ها فرد دچار ترما شده و به شدت آسیب پذیر شده . بنابراین وقتی باور این باشه که هرچیز کوچکی می تونه آسیب باشه، گویا اپیدمی میشه و همه در مواجهه با آن آسیب می بینند. ولی اگر این باور باشه که موضوع را بزرگش نکنید با بزرگ نشدنش آن موضوع آسیب هم کمتر خواهد شد.گویا کار به جایی می رسد که فرد با گذاشتن پست در اینستاگرام اگر لایک نخوره، اگر کامنتی نوشته نشه و دیده نشه هم آسیب می بینه گویا هرچقدر فضا متمدن تر میشه افراد آسیب پذیرتر می شوند و دامنه آسیبشون بیشتر و بیشتر میشه و دلیل آن می تونه این باور باشه که هرچقدر موضوعات کوچک بزرگ می شوند اهمیت وافر به آن داده می شود میزان آسیب پذیری فرد بیشتر و بیشتر می شودگویا میزان ظرفیت رنجهای حاصل از رویدادها و اتفاقات بسیار کاهش پیدا می کنه و همین باور باعث میشه که خوشحالی افراد در شرایط حاضر بسیار سخت باشه درصورتیکه هرچقدر ظرفیت پذیرش و تحمل رنجها بیشتر باشه تجربه خوشحالی هم راحتتر صورت می گیره.



:: برچسب‌ها: استرس , فوبیا , اضطراب , ,
:: بازدید از این مطلب : 108
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 مهر 1400 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد